مجموعه اشعار و نوشته های مهدی کریم بخش ساحلی

ادبیات کلاسیک ایران : گزیده اشعار غنایی فارسی کهن گرایان

مجموعه اشعار و نوشته های مهدی کریم بخش ساحلی

ادبیات کلاسیک ایران : گزیده اشعار غنایی فارسی کهن گرایان

شعری از : فخر الدین عراقی

شعری از : فخرالدین عراقی

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی

همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانه گدایی

درِ گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است ؟

به امید آنکه شاید تو به چشم من در آیی

سر و برگ گل ندارم ، ز چه رو روم به گلشن

که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی

به کدام مذهب است این ، به کدام ملت است آن

که کشند عاشقی را که تو عاشقم  چرایی

به قمار خانه رفتم ، همه پاکباز دیدم

چو به صومعه رسیدم ، همه زاهد ریایی

درِ دیر می زدم من که ندا ز در  درآمد

که درآ ، درآ  عراقی که تو هم از آن مایی .

شعری از : رودکی سمرقندی

شعری از : رودکی سمر قندی

 

بوی جوی مولیان آید همی

یاد یار مهربان آید همی

ریگ آمو و درشتی راه او

زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست

خنک ما را تا میان آید همی

ای بخارا ، شاد باش و دیر زی

میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخا را آسمان

ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان

سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آرد همی

گر به گنج اندر زیان آید همی  .